چند وقتیه ننوشتم

یه چیزایی منو بی حوصله می کنه

.

شاید اینو بارها شنیده باشید که یه شاعر میگه:

باید شعر خودش بیاد

.

این روزا با این اوضاع با این وضع با این تصویرا

امیدی برای نوشتن و سرودن نیست

.

دوست ندارم ی صحبت کنم اما

ت ما رو ول نمی کنه

.

بعضی از شاعرا انتقاد می کنند

بعضیا بی خیال تر شدن

بعضیا هم مثل من قلمشون و غلاف کردن

.

اما روزی میرسه که کویر لوت هم گلستون میشه

روزی که رنگین کمون از آسمون نمیره و یه مهره ثابته

روزی که ماه کامل میشه

.

و اون روز نزدیکه نزدیک

قسم به سرخی خون های به ناحق ریخته شده در دفترم.

قسم به قلم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها